تلاش برای قتل عامّ خاموش مردم جهان سالهاست که در دستور کار استعمار جهانی است. ویلیام اینگدال، روزنامهنگار آمریکایی نیز در اثر خود با عنوان «بذرهای مرگ» به پروژه تغییر ژنتیکی ارگانیزمها با هدف نژادکشی و عقیمسازی اشاره کرده است. روزنامه تخصّصیِ «یان برگرمایستر» در «اتریش» نیز با ارائه اسنادی، گروهی از اعضای لابی صهیونیستی حاکم بر بزرگترین بانکهای جهانی از جمله دیوید روتچیلد، دیوید راکفلر و جرج سوروس را به انتشار ویروس خطرناک آنفولانزای خوکی در جهان به منظور سودجویی از طریق عرضه مرحلهایِ واکسن آن متّهم کرد. پیش از این نیز شکایتی علیه شرکتهای باکستر، آفرگرین هیلز و تکنولوژی که مسئول تولید واکسن ضدّ آنفولانزای مرغی و متّهم درجه اوّل گسترش وبای جهانی بودند، تنظیم شده بود.
رشد جمعیت جهان یک موضوع خطرناک پیش رو در سالهای آتی است. رشد جمعیت به ناپایداری منجر خواهد شد و یک جمعیت ده میلیاردی بر زمین، غیرقابل کنترل خواهد بود. این جهانی نیست که تکتک ما میخواهیم در آن زندگی کنیم. آیا راهی برای گریز از چنین امری وجود دارد؟ به نظر میرسد که شاید از دو طریق بتوان از رسیدن جمعیت به ده میلیارد جلوگیری کرد؛ یا باید نرخ زاد و ولد کنونی به سرعت کاهش یابد یا باید نرخ مرگ و میر بالاتر رود. راه حلّ دیگری متصوّر نیست.
تلاش برای قتل عامّ خاموش مردم جهان سالهاست که در دستور کار استعمار جهانی است. ویلیام اینگدال، روزنامهنگار آمریکایی نیز در اثر خود با عنوان «بذرهای مرگ» به پروژه تغییر ژنتیکی ارگانیزمها با هدف نژادکشی و عقیمسازی اشاره کرده است.
امروزه شگردهایی چون آلوده نمودن آب شرب و غذا با ترکیبات شیمیایی جدید و ناشناخته با ریزش ترکیبات فلزات سنگین در مخازن آب شهری و موادّ رادیواکتیو در سیلوهای آرد که پیامدهایی چون اختلال در سیستمهای دفاع و گردش خون، کاهش قدرت باروری و ایجاد ناهنجاریهای ژنتیکی و ... در انسان دارد، در دستور کار استعمارگران قرار گرفته است (شیوع بیماری سارس در «چین» و صدور شیرخشکهای آلوده به این کشور، اقداماتی در همین راستا بوده است). پس از اعلام خبر شیوع آنفلوانزای خوکی در «مکزیک» و قربانی شدن ۱۴۹ نفر، داروی تامی فلو که تنها داروی مؤثّر بر ضدّ ویروس این بیماری است، مورد تقاضای شدید آمریکاییان قرار گرفت. ویروس موجود در این بیماری در برابر دو داروی ضدّ ویروسِ آمانتادین و ریمانتادین مقاوم بوده؛ امّا در برابر تامی فلو آسیبپذیر است. این دارو محصول شرکت بیوتکنولوژیِ گیلعاد ساینسِ آمریکاست که پس از شیوع این بیماری، ارزش سهام آن در بازار بورس «نیویورک» به شدّت افزایش یافت.1 نام این شرکت پیش از این نیز در مورد آنفولانزای مرغی بر زبان افتاد. روزنامه تخصّصیِ «یان برگرمایستر» در «اتریش» نیز با ارائه اسنادی، گروهی از اعضای لابی صهیونیستی حاکم بر بزرگترین بانکهای جهانی از جمله دیوید روتچیلد، دیوید راکفلر و جرج سوروس را به انتشار ویروس خطرناک آنفولانزای خوکی در جهان به منظور سودجویی از طریق عرضه مرحلهایِ واکسن آن متّهم کرد. پیش از این نیز شکایتی علیه شرکتهای باکستر، آفرگرین هیلز و تکنولوژی که مسئول تولید واکسن ضدّ آنفولانزای مرغی و متّهم درجه اوّل گسترش وبای جهانی بودند، تنظیم شده بود. این روزنامه متّهمان این پرونده را گروه تروریسم بیولوژیکی خواند که با تولید ویروسهای خطرناک و انتشار آن در جهان اقدام به کسب درآمدهای هنگفت میکنند. به نوشته این روزنامه، پادزهرها و واکسنهایی که این شرکتهای صهیونیستی تولید میکنند، بهانهای برای انتشار هر چه بیشترِ بیماریهای ناشناخته و ویروسهایی است که با صرف هزینههای سنگین در آزمایشگاههای ایشان در آمریکا تولید میشود. رئیس کمیته پژوهشهای ژئوپلتیک «روسیه» نیز اعلام کرد که ویروس آنفولانزای خوکی با هدف کنترل جمعیت جهان و به صورت آزمایشگاهی در آمریکا تولید شده است. لازم به ذکر است که برخی از این ویروسها به سبب عدم مهار به موقع، در طول زمان جهش یافته و از کنترل سازندگانش خارج میگردد.
صهیونیستها از طریق جایگزینی کامل طبّ شیمیایی خویش با طب سنّتی در قرن اخیر در ایران، حدّاقل دو دهه از عمر ایرانیان کاستهاند. البتّه طبّ شیمیایی به طور مطلق مردود نمیباشد؛ امّا باید به طور بسیار محدود به کار گرفته شود.
در ۲۶ اکتبر ۱۹۸۶ م. نشریه «ساندی اکسپرس» مقالهای با عنوان «ویروس ایدز در آزمایشگاههای پنهانی تولید شده است» چاپ نمود که در آن، دکتر جان سیل (پزشک برجسته و سرشناس) و پروفسور یاکوب سیگال (مدیر بازنشسته مؤسّسه زیستشناسی دانشگاه برلین) استدلال نمودند که ویروس ایدز باید ویروسی آزمایشگاهی باشد. همچنین دکتر آلن کانت ول در دو کتاب مستدل و علمی خود با عناوین «ایدز و پزشکان مرگ» (۱۹۸۸) و «خون عجیب» (۱۹۹۳) به شرح جزئیّات این نظریه پرداخت. ضمناً بر اساس برخی اسناد موجود در «کتابخانه سنای آمریکا»، وزارت دفاع این کشور با دریافت بودجه ده میلیون دلاری در ژوئیه ۱۹۶۹ م. مأموریّت یافت تا عامل زیستی ـ ترکیبیای تولید نماید که قادر باشد سیستم ایمنی بدن انسان را مختل کرده یا از بین ببرد. شایان ذکر است که به رغم اختلافنظر در منشأ پیدایش ویروس بیماری ایدز، کارشناسان شیوع آن را در سراسر جهان محصول برنامههای واکسیناسیون عمومی میدانند. سالها پیش از ظهور ایدز در آفریقا، پنج تا هفت میلیون نفر از ساکنان آفریقای مرکزی، یعنی خاستگاه ایدز، توسط سازمان بهداشت جهانی واکسینه شده بودند. بر اساس آمار رسمی در حدود ۹۰ درصد قربانیان ایدز از کشورهای جهان سوم هستند.لازم به ذکر است که اخیراً در طیّ یک پژوهش، با اجرای پنج جهش در ویروس آنفولانزای پرندگان نوع H5N1 فرمولی کشف شده که قادر است در مدّت زمانی کوتاه در میان میلیونها نفر پخش شود. رون فوشیر، میکروبشناس مرکز پزشکی «آراسموس هلند» که رهبری تیم پژوهش را بر عهده دارد، اذعان نموده است که این ویروس، یکی از خطرناکترین ویروسهای ساخت دست انسان است. ادّعا میشود که این پژوهش بخشی از یک تلاش بینالمللی برای درک بیشتر از ویروس H5N1 است.
شرکتهای نفتی بزرگ که در مالکیّت صهیونیستها میباشند برای تضمین سودهای هنگفت خود، چند سال پیش مبتکری را که موفّق شده بود، فرمول جدیدی برای سوخت جایگزین اتومبیل بیابد، از بین بردند. دکتر جان کولمن در کتاب «کمیته ۳۰۰» به این واقعیّت اشاره میکند که غرب به شدّت میکوشد تا مانع از تولید برق هستهای در کشورهای در حال توسعه و خودکفایی این کشورها در بخش انرژی شود؛ زیرا این خودکفایی علاوه بر این که سودهای شرکتهای نفتی را به شدّت کاهش میدهد، زیربنای اصلی استقلال این کشورها نیز میباشد. اگر این کشورها صاحب منابع طبیعی نیز باشند، این حسّاسیت افزون میگردد؛ زیرا آنها دیگر نیازی به فروش ثروتهای ملّی خود نخواهند داشت.
دونالد رامسفلد درباره فراماسونری چنین میگوید:
انسان هیچ گاه مانند زمانی که در محراب فراماسونری زانو بر زمین میزند و دعا میکند به خداوند(؟!) نزدیک نمیشود.2
در روزگاری نه چندان دور، تجربه یکصد و بیست سال عمر برای عموم مردم عمری طبیعی و معمولی بود؛ در حالی که امروزه، در سراسر گیتی، مردان و زنان در پنجاه سالگی فرسودگی و پیری را تجربه میکنند. تباه شدن حرث و نسل، آلودگی آب و نان، تحمیل غذا و داروی رنگین، امّا مسموم در کنار بسیاری از ترفندها، عمر عمومی ساکنان زمین را به ۵۰% عمر طبیعی کاهش داده است ... جنگ بیوتکنولوژیک تنها بخشی از پروژه کشتار خاموش است. بنا به نظر پرفسور فرانسیس بویل که قانون سلاحهای بیوتکنولوژیک ضدّ تروریسم کنگره آمریکا را نوشته است، پنتاگون بخشی از دو دستورالعمل استراتژی ملّی بوش در سال ۲۰۰۲ م. مبنی بر پیشبرد جنگ بیولوژیک و پیروزی در آن را دنبال مینماید. وی مینویسد:
حکومت فدرال ایالات متّحده آمریکا از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ م. در ارتباط با مطالعات و تحقیقات مربوط به جنگهای بیولوژیکی ۵/۱۴ میلیارد دلار هزینه نموده است.
ریچار ابرایت، بیولوژیست «دانشگاه راجرز» میگوید:
در حال حاضر در آمریکا بیش از ۳۰۰ مؤسّسه علمی و حدود دوازده هزار واحد، در ارتباط با جنگهای بیولوژیک فعّالیت میکنند. طیّ بیست سال اخیر، توسط پژوهشگران کمپانیهای بزرگ چند ملّیتی داروسازی، ۳۰ نوع بیماری جدید از جمله ایدز و آنفولانزای خوکی خلق و به جان مردم جهان افکنده شده است. فروش دارو و عرضه واکسنهای به ظاهر بازدارنده و توزیع شده، سالانه بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار به حساب تعداد محدودی کمپانی داروساز میریزد.
روزنامه ملّی «گارته» ترکیه از قول آقای راونی کیلده اعلام کرده که آمریکا پیرو نشست بیلدربرگ در ۱۵ مه ۲۰۰۹ م. با طرح هنری کسینجر، تصمیم گرفته است بدون هزینه و حتّی با کسب درآمد میلیاردها دلار، یک سوم مردم جهان را نابود کند. وزیر بهداشت سابق «فنلاند» نیز گفت:
ویروس آنفولانزا را مقامات آمریکایی سنتز کرده تا نیمی از مردم جهان را نابود کنند.
آدریان گیبس، دانشمند ویروسشناس «استرالیا» نیز گفته که این ویروس ماهیّت ویروس طبیعی را ندارد و در آزمایشگاههای مخفی، به آن دست یافته و عمداً آن را منتشر کردهاند. او این اطّلاعات را در مجلّه تخصّصی ویروسشناسی «ویرولوژی» نیز منتشر کرده است.
«ساندی تایمز» مورّخ ۲۴ مه ۲۰۰۹ م. نوشت:
میلیاردرهایی از زمره ردهنخستها، پنهانی گرد هم آمدهاند تا درباره چگونگی استفاده از ثروت خود در راستای کاهش جمعیت جهان و برچیدن موانع سیاسی و مذهبی که بر سر راه تغییرات مورد نظر آنها قرار دارد، به گفت وگو بنشینند ... آنها به این نتیجه رسیدهاند که باید به منظور کاهش رشد جمعیت که تهدیدی زیستمحیطی، اجتماعی و صنعتی به حساب میآید، استراتژی مشترکی اتّخاذ کنند.
یهودیان تبلیغ دینی ندارند؛ زیرا کسی را به آیین خویش نمیپذیرند و جمعیت ایشان نیز درصد قلیلی از جمعیت جهان را تشکیل میدهد. از سوی دیگر آنها حاکمیّت بر بشریت را حقّ خود میپندارند، بنابر این، راهی جز کاستن از جمعیت غیر یهود ندارند و به راحتی دست به کشتار ایشان میزنند.
تلاش برای در انحصار گرفتن خوراک مردم جهان
در راستای کنترل کامل منابع غذای مردم جهان در آینده، بیل گیتس، مدیر سابق «شرکت مایکروسافت» و از اعضای بیلدربرگ بنیادی به نام خود، با ۶/۳۴ میلیارد دلار سرمایه تأسیس کرده است که ۳۱ میلیارد دلار آن، هدیه ابر سرمایهدار صهیونیست وارِن بافِت میباشد. بیل گیتس در این بنیاد سالانه میلیونها دلار خرج پرورش و نگهداری سه میلیون نوع بذر مختلفی میکند که از سراسر جهان جمعآوری شده و برای قحطی بزرگ جهانی در انبار وسیعی به نام بانک بذر قیامت در کشور «نروژ» (در قطب شمال) نگهداری میشود. بنیاد گیتس در حال جمعآوری بذرهای بومی مناطق مختلف جهان است تا زمینه را برای محتاج کردن کشاورزان به بذرهای تغییر ژنتیکی داده شده، یک بار مصرف فراهم سازد. بنابراین کشاورزان که از گندم کشت شده، برای کشت سال آیندهشان بذر بر میداشتهاند، اکنون هر ساله محتاج خرید بذرهای یکبار مصرف صهیونیستها خواهند بود. گفتنی است که تا پیش از اشغال «عراق»، خزانه بذر گندم پر ارزشی در «ابوغریب» وجود داشت که یک هزار سال از سابقه کشت برخی از بذرهای آن میگذشت؛ امّا اکنون اثری از آن باقی نیست. رئیس انبار بزرگ گیتس، یک کانادایی به نام مارگارت کتلی کارسون است که تا سال ۱۹۹۸ م. رئیس شورای کنترل جمعیت بنیاد راکفلر بوده است. بنیاد راکفلر یکی از شرکای گیتس در این پروژه است. راکفلر در دهه ۷۰ م. پروژهای را برای تغییر ژنتیکی بذرها و تخمهای گیاهی آغاز نموده بود. لازم به ذکر است که در مهندسی ژنتیک، گاهی ژن سایر موجودات، مانند انسان یا حیوان را در بنیاد دانههای گیاهی وارد میکنند (مثلاً به قصد مقاومسازی آنها) که تأثیرات وحشتناکی بر سلامت انسان دارد. البتّه شاید صهیونیستها از آن جهت عنوان خیریّه بر این بنیاد نهادهاند که قصد دارند پس از یک بحران بزرگ خودساخته، سومین جنگ جهانی و اعلام حکومت جهانی، در نقش منجیان و روزیدهندگان بشریت ظاهر شوند!
پینوشتها:
1. گیلعاد یک نام عِبری است. لازم به ذکر است که صنعت داروسازی در انحصار صهیونیزم است. دونالد رامسفلد، وزیر دفاع وقت آمریکا در زمان حمله به عراق، یکی از سهامداران و عضو هیئت مدیره شرکت مذکور است.
2. مجلّه M.S.A، ش ۱۹، ص ۱۴.
نظرات شما عزیزان: